به گزارش سرویس سیاسی جام نیـوز به نقل از کانال تبیین، ارزیابی و تحلیل مناظره دوم نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری ابعاد متعددی دارد که در ادامه به برجستهترین نکات آن اشاره میشود:
۱. بارزترین نکته مناظره دوم، خالی بودن دست دولت (جناب روحانی-جهانگیری) برای ارائه گزارش از دستاوردهای عملیشان به مردم بود.
دولت اگر مرد میدان عمل و کار بود، مناظرات فرصتی برای ارائه گزارش به مردم بود، اما اکنون مناظره برای دولتمردان به فن مناظره و مهارت معرکهگیری و لفاظی تبدیل شده است.
اگر در محتوای صحبتهای رئیسجمهور و معاون اولشان دقت شود، بخش کمی از اظهارات در مورد عملکردها بود و عمده صحبت آنها صرفا عملیات روانی حرفهای و بازی با افکار عمومی بود که البته به دلیل نخنما شدن این تاکتیک، آنها بهطور آشکاری ناکام ماندند.
۲. شرایط فعلی و روند مباحثات سیاسی به نفع دولت نیست، از این رو به «وقت کشی» حرفهای می پردازند.
یکی از شیوههای وقت تلف کردن، تکرار برچسبهای سیاسی قدیمی است. ایجاد دوگانه تعامل-تقابل، جنگ-صلح، مدارا-فشار، آزادی-سرکوب در طول ۴ سال گذشته مکرر صورت گرفته است و آنقدر حرفهای دولت قدیمی است که میتوانستند نوار مناظرات چهار سال پیش خود را پخش کنند!
حرفها همان است و شبهاستدلالها و مغالطهها همان. جالب اینجا بود که مثالهای جهتدار نیز بعضا همان مثالهای ۴ سال پیش (شجریان و اصغر فرهادی) بود.
۳. سیاسی کردن همه امور، یکی از ویژگیهای سخنان روحانی-جهانگیری بود. سیاسی کردن امور فرهنگی و ازدواج، سیاسی کردن ضرورت قدرت نظامی کشور و یا کنسرتدرمانی برای مطالبات اقتصادی، نشان میدهد جریان غربگرا بهجز موجسواری بر هیجانات سیاسی، راهکار دیگری ندارد.
۴. نامزدهای جریان انقلابی بهخوبی و بهنحوی غیرقابلانکار، برتری منطق خود را بر طرف مقابل اثبات کردند. نامزدهای جبهه انقلاب اسلامی هم در استدلال، هم در قدرت تشریح و حتی در زبان بدن نیز بر طرف مقابل پیروز شدند.
۵. حضور جهانگیری برای کمک، پوشش و یا نیروی احتیاط، عملا به عکس خود تبدیل شد و این امکان را به نامزدهای جریان انقلاب داد تا مستقیمتر و صریحتر عملکرد دولت را نقد کنند.
۶. آقای جهانگیری اصرار داشت مکرر از عبارت «من اصلاح طلبم» استفاده کند.
اما این یک بازی سوخته است و دوران حضور در صدر دولت و پز اپوزیسیونی دادن گذشته است. "اصلاحطلب اصلاحطلب" گفتن، کام مردم را که از وضعیت اقتصادی ناراضیاند، شیرین نمیکند. همانطور که "برجام برجام" کردنهای آقای روحانی دردی را دوا نمیکند و چک برگشتخورده برجام نقد نمیشود.
۷. از طرف آقای روحانی تصویری که از وضعیت گذشته کشور تشریح شد، یک تصویر ناصحیح، تحریفشده و بعضا توهینآمیز به شعور مخاطب بود.
اینکه ادعا کنند قبل از ایشان دمپایی و ملحفه هم نداشتیم، اظهارنظری سبک بود. مگر ملت ایران قبل از دولت تدبیر در غار زندگی میکرده است؟!
۸. یکی از نکات مهم مناظره آن بود که دولت یازدهم در اصلیترین کارویژه خود یعنی حوزه سیاست خارجی و برجام، مقهور استدلالهای منطقی جبهه انقلاب شد.
«دیپلماسی التماسی» در برابر «دیپلماسی اقتدار» حرفی برای گفتن نداشت.
۹. اوج درماندگی این دولت لحظهای بود که در برابر سؤال بسیار مهم راجع به «سادهزیستی مسئولان» از احمدینژاد مثال زد و پای دولت قبلی را وسط کشید!
دولت حقوقهای نامشروع نجومی و وزرای اشرافی و کاسب، چه جوابی جز فرافکنی و رقیبهراسی میتوانست بدهد؟!
۱۰. از آنجا که مطابق شواهد و قرائن، شیب ریزش آرای روحانی -که نظرسنجیها نشان میدهد از مناظره اول شروع شده- پس از مناظره دوم شتاب بیشتری خواهد گرفت، باید منتظر اجرای پلنهای B و C برای انتخابات باشیم.