در حوزه فردی شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که برای رسیدن به جایی که حضورتان هم موضوعیت دارد، آدرس گرفته و به راه میافتید و بعد از طی مسیر و قبول زحمت بسیار و اتمام وقت متوجه میشوید که آدرس را کلا اشتباه آمدهاید و بهجای جنوب شهر، از شمال شهر سر درآوردهاید.
به تناسب اهمیت هدف، آدرس غلط تأثیرهای متفاوتی را بر زندگی شما میتواند داشته باشد.
در عرصه اجتماعی، بهویژه در جوامع مسلمین، متأسفانه نشان دادن آدرسهای غلط آثار زیانباری به همراه دارند که برخی اوقات جبران آنها ناممکن و یا بسیار پرهزینه است.
با نگاه سیستمی و یکپارچه به تاریخ، ردّ آدرسهای غلط در جامعه مسلمین -مخصوصا در اواخر عمر شریف حضرت رسول صلیاللهعلیهوآله و دوران حضرت امیرالمؤمنین علی علیهاسلام- را مشاهده میکنیم.
بهعنوان مثال، برای آشنایان به تاریخ صدر اسلام، چهره «عبدالله بن اُبَی» بهعنوان مشهورترین منافق، کاملا ملموس است؛ حال آنکه پیامبر اکرم بارها و بارها با این شخص برخورد کرده و بعد از مرگ او را نفرین کردند.
با این وجود، اطلاق "رئیس منافقین مدینه" به او ناشی از عدم شناخت دقیق است، در حالی که رأس فتنه در جای دیگری بود که توانست مسیر اسلام را تغییر دهد.
در دوران حضرت امیرالمؤمنین علی علیهالسلام، حضرت بهقدری در تنگنا قرار گرفتند که فرمودند: «ما قصم ظهری إلا رجلان؛ عالم متهتّک و جاهل متنسّک؛ هذا ینفر عن حقّه بتهتّکه و هذا یدعو إلى الباطل بتنسّکه»
در اثر همین آدرسهای غلط، عدهای نادان داستانهای تلخ، ناکثین و قاسطین و مارقین را رقم زده و و بالای منبر مساجد حضرت امیر (ع) را سبّ کرده و در نهایت فرق عدالت مجسم را در محراب عبادت شکافتند و مسیر را برای بریدن سرها در عاشورا هموار کردند.
در دوره معاصر هم متأسفانه انقلاب اسلامی از این آدرسهای غلط آسیبهای فراوان دیده است.
گروهک جنایتپیشهای که در سالهای آغازین حکومت اسلامی سنگینترین ضربات را بر پیکر انقلاب وارد کرده و در جنگ تحمیلی با صدام همدست شده و به ایران حمله کردند، با این همه جنایات آشکار که آنان را به "دشمن حربی" مبدل نمود، هنوز عنوان «منافق» را در افکار عمومی یدک میکشند!
سؤال اینجاست که آنها میبایست چه جنایت دیگری انجام میدادند تا از جرگه منافقین خارج شوند؟!
با این آدرس غلط، دشمن حربی جای منافق را میگیرد و منافقین اصلی با خیالی آسوده در خفا اهداف خود را دنبال میکنند و افکار عمومی را با سوژههای انحرافی (مثلا اعدامهای دهه 60) بازی میدهند.
دشمنان داخلی و خارجی از صدر اسلام تا کنون بهدنبال مسألهسازی بودهاند تا بتوانند مسلمین را مشغول کرده و اهداف شوم خود را دنبال کنند؛ اختراع وهابیت و بهائیت، تکثیر گروههای تکفیری، دمیدن بر آتش جنگهای مذهبی و اختلافات فرقهای و طائفی و دهها مسأله کوچک و بزرگ دیگر، همین چالشهایی هستند که دشمن با دادن آدرس غلط آنها را در کشورهای اسلامی عملیاتی کرده است.
متأسفانه در ماههای اخیر جامعه ما در تبوتاب رقابتهای سیاسی و انتخاباتی بارها و بارها دنبال آدرسهای غلط راه افتاد و اتفاقات ناخوشایندی رقم خورد.
وقتی که رهبر حکیم و فرزانه انقلاب برای افسران جنگ نرم تحت شرایطی دستور «آتش به اختیار» صادر میفرمایند، عدهای کجفهم مسأله فرعی "ورود زنان به ورزشگاه" را برجستهنمایی میکنند؛ گویی این مهمترین مشکل کنونی ایران اسلامی است!
یا اینکه بدون هیچ منطق و مصلحتی، با اهانت به دولتمردان و سردادن شعارهای نامناسب، مسیر را برای سوءاستفاده دشمنان هموار میسازند تا از انقلاب و انقلابیگری چهرهای خشن، خودسر با احساسات سرکش و متعصب نشان دهند.
تا آنها نیز دقیقا همین تصویرسازی را به افکار عمومی بقبولانند که ببینید اینها طرفداران جبهه مقاومت هستند! گفتمان انقلاب یعنی خودسری، سرکشی، خشونت، سلب آزادیهای مشروع و...
و همه اینها در حالی است که مطالبات اساسی مردم و اولویتهای اصلی کشور از قبیل تقویت بنیه اقتصادی، رفع مشکلات معیشتی، ارتقای سطح فرهنگ و معنویت، مبارزه با فساد و تبعیض، پیگیری تحقق اسناد بالادستی، تأمین عزت ملی، تضمین امنیت عمومی و... در هیاهوی غوغازیستان به حاشیه رانده میشود.
برای مصون ماندن جوانان و انقلابیون از آدرسهای غلط دشمنان و منافقان، توجه به نکات ذیل بسیار ضروری است:
* حضور فکری و بیانی در مسائل مهم کشور و حضور فیزیکی در مواقع لازم
* پرهیز از اتهامافکنی و برچسبزنی، ولو با انگیزههای انقلابی
* رویکرد تبیینی و قانع کردن دلها
* افزایش سطح آگاهی سیاسی و دینی
* افزایش دایره مخاطبان
* دفاع صریح و بدون تقیّه از نظام اسلامی
* توجه به سبک زندگی ایرانی-اسلامی در اندیشه و عمل
* تقویت گفتمانهای اصلی انقلاب
* همافزایی تشکلهای انقلابی و نگاه راهبردی به انقلاب و تفکر درباره آینده